شعرکده | قهر

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

هر چی نشستیم آسمون وا شه ، صبح شه ، گرم شه ، شاید این دل صابمُرده آرومتر شه ، نشد که نشد . دلبر که قهرش بگیره خدام رو برمیگردونه از ما. حالا هی بهش بگو : «تصدق نگاهت ، بی محلی کردن که آخه یادمون ندادن ، این حرفا چیه تو میزنی؟ ما رو که خدا یه بارکی بی قصد و غرض ِ اضافه ، گذاشته رو زمین ، که فقط دور شما بگردیم . خون بشه این دل اگر ذلیل مُرده صاحبشو نشناسه . یه دنیاست و یه دلبر . یه دلبره و یه من . حرفا میزنی ها! صبح ها که چشم وا میکنم مثل مرغ پرکنده دنبال شمام دلبر تا چشمون به جمالت روشن شه و ترس ظلمات ِ عالم خواب از کلمون بپره . شما خورشیدی ، میتابی ، گرم میکنی . زبونم لال بدون شما که نمیشه!»
ولی دلبره دیگه ، اخم میکنه ، دلمون میترکه . قهر میکنه آسمون وا نمیشه ، صبح نمیشه ، خوابمون نمیبره . هی از در و پنجره بلا میاد ، غم میاد . نحسی میباره از دیوارهای خونه . سقف میخواد خفمون کنه . هی بیشتر دلمون میگیره . غمباد میگیره . چشامون میشه کاسه ی خون .
یکی نیست بگه آخه قربون ِقدت ، آدم کسی رو دوست نداشته باشه که عذابش نمیده! وقتی دلم قیلی ویلی میره واسه خنده های شکریت ، یه روز نخندی خب این دل ما نازکه ، میپوسه . مثل مار میپیچم دورت که خنده کنی برام! یه وقتایی هم بی اختیار ، دل بی کَلَمون فرمونو میگیره دستش ، ویراژ میده خرابی به بار میاره . دوست داشتن همینه دیگه ، حساب و کتاب نداره! عقل نمیذاره برات لاکردار! 
دلبر ما بی تو خرابیم ، آواریم ، پوچیم ، لهِیم . یه دنیاست و یه دلبر . یه دلبره و یه من . دلبر نباشه جای ما سینه ی قبرستونه . بیا دلمونو وا کن ، بخند دلبر ، بذار صبح شه ، آسمون وا شه ، گرم شه . بتاب ، گرم کن همه جارو ، یخ زدیم ما .

"نژلا نکوکار"

...
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nezhlaoketab بازدید : 205 تاريخ : چهارشنبه 12 تير 1398 ساعت: 10:19